....
جوک خوشمزه
ارسال شده در شنبه 14 آبان 1390برچسب:, - 22:27

حیف نون سوار موتور بوده، نامزدش رو هم ترک موتور سوار کرده بوده. دختره می گه: چشمات مال منه، قلبت مال منه، عشقت مال منه... یه دفعه حیف نون توقف می کنه، دختره رو پیاده می کنه، می گه: اگه بخوای همین جوری پیش بری حتماً می گی این موتور هم مال توه!

حیف نون دستش شکسته بوده، میره دکتر، دستشو گچ می گیرن. حیف نون از دکتر می پرسه: آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز کنم آیا می تونم سنتور بزنم؟ دکتر می گه: البته، حتماً. حیف نون می گه: چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم!

دعای حیف نون بعد از نماز: خدایا! مواظب خودت باش!

حیف نون به نامزدش می گه 4شنبه به 4شنبه دیره که همدیگر رو ببینیم، بیا 2شنبه به 2شنبه همدیگر رو ببینیم.

شخصی از خیابون رد می شده، می بینه یه بچه نشسته کنار خیابون گریه می کنه. جلو می ره و می گه چی شده عزیزم؟ پسر بچه می گه سکه ۲۵ تومانی ام را گم کرده ام. مرد می گه اینکه گریه نداره! بیا این ۲۵ تومانی مال تو! بچه باز هم به گریه کردن ادامه می ده! مرد می پرسه دیگه چیه؟ بچه می گه اگه اون سکه را گم نکرده بودم الان ۵۰ تومن پول داشتم!

می خواستن حیف نون رو اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن. می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه!

یه خره باحسرت به اسب نگاه می کنه، می گه اى کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم!

معلم: چرا در نوشتن انشا از پدرت کمک نمی گیری؟ دانش آموز: آخه اون از دست شما دلخوره! چون شما هفته ی قبل به انشای اون نمره بدی دادید!

ماره باجوجه تیغیه ازدواج میکنه بچشون میشه سیم خاردار

سه دیوانه هم اتاقی بودن، یک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا و پایین می‌پرن و میگن: ما سیب‌زمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم ولی سومی ساکت نشسته! رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه رو مرخص کنه. ازش پرسید: تو چرا با دوستات نیستی؟ دیوونه سومیه هم میگه: آخه من کف ماهیتابه چسبیدم!


نويسنده حسین

 


جوک
ارسال شده در شنبه 14 آبان 1390برچسب:, - 22:18
دکتر به یارو میگه: دوتا خبر بد دارم. اولیش اینه که تو فقط بیست و چهار ساعت زنده می مونی. یارو میگه دومیش چیه؟ دومیش اینه که دیروز یادم رفت اینو بهت بگم!!! جک آذر 89 اولی: آقا این همسایه مون ساعت 2 نصفه شب هی با مشت می کوبید به دیوار خونمون! دومی: عجب آدم های مردم آزاری پیدا می شن. حتماً نذاشت بخوابی؟ اولی: نه، خوشبختانه خواب نبودم، داشتم شیپور تمرین می کردم! لطیفه آذر 89 یکی یه روباه مرده می بینه به خودش میگه خوب شد مرده وگرنه گولم می زد ! جوک جدید آذر 89 یه نفر می خواسته خودکشی کنه با یه ظرف غذا میره روی ریل می خوابه. بهش میگن تو اگه میخوای خودکشی کنی دیگه واسه چی غذا برمی داری ؟ میگه اومدیم و قطار یه هفته دیگه امد جک جدید آذر 89 یه روز یکی میره بقالی، میگه: آقا صابون داری؟ میگه: آره . مرده میگه: پس لطفا دستات رو بشور، به من یه کیلو پنیر بده لطیفه جدید آذر 89 حیف نون سوار تاکسی می شه راننده تاکسی می گه پول خرد ندارم، حیف نون می گه به جاش برام بوق بزن جک و لطیفه آذر 89 یه پیرزن خودشو تو آینه می بینه می گه آینه هم آینه های قدیم!
نويسنده حسین

 


جوک روز
ارسال شده در چهار شنبه 8 تير 1390برچسب:, - 17:29

به طرف می گن چرا درس می خونی ؟ می گه دكتر شم پول در بیارم نیسان بخرم كار كنم !

غضنفر میره امتحان رانندگی بده چند بار رد میشه.تو راه پلیس جلوش میگیره میگه گواهینامه!غضنفر میگه دادین كه میخواین؟

 طرف روزه می گیره، ۵ دقیقه به اذان روزشو میشکنه. می گن چرا اینکارو کردی؟ می گه خواستم به خدا ثابت کنم که می تونم اما نمی گیرم

غضنفر ماه رمضون میره خونه دوستش می خوابه دوستش بهش میگه سحر صدات کنم؟؟ غضنفر می گه نه همون غضنفر صدام کنی بهتره

 دو تا ترکه دو تا گاو میخرن، ‌اولی به دومی میگه: حالا چی کار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن؟ دومی میگه: تو دست به گاوت نزن، من یه گوش گاومو میکنم. بعد از چند وقت، ‌گاو اولی هم گوشش گیر میکنه به یه جایی کنده میشه. ایندفعه ‌دومی میگه: تو دست به گاوت نزن من دم گاومو میکنم. از قضا بعد از چند وقت دم اون یکی گاوه هم کنده میشه. خلاصه هی اولی میزنه یه جای گاوشو ناقص میکنه، اون یکی گاوه هم همون بلا سرش میاد. آخر سر اولی شاکی میشه به دومی میگه: اصلاً سفیده مال من سیاهه مال تو!!!

معلم زبان:زمان آیندن((من خوابم))چیست؟؟؟دانش آموز:شما بیدار خواهی شد

به غضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

دوتا كم شانس با هم ازدواج میكنند,بچشون پوچ می شه

غضنفر كتاب مینویسد: شب بود و خورشید میدرخشید . پیر مردی جوان یكه وتنها در كنار خانواده در سكوت گوشخراشی قدم زنان ایستاده بود. تقدیم به پدرم كه بهترین دوست بابام بود.

غضنفر با احساسات زنش بازی می کنه دو هیچ می بازه

 اصفهانیه به مهمونش میگه اگه گرسنه ای مرغ هست برم بگم برات تخم کنه

غضنفر با دوست دخترش تو ماشین بودن میبینه جلوتر ایست بازرسیه! قبل از ایست بازرسی به دوست دخترش می گه: تو از ماشین پیاده شو بعد از ایست بازرسی بگو مستقیم تجریش که من دوباره سوارت کنم. بعد از ایست بازرسی دختره یادش میره بگه تجریش میگه: ونک غضنفر میگه شرمنده!

 به غضنفر میگن اگه دنیا رو بهت بدن چكار می كنی ؟ میگه بی شعور من زن دارم

 یک مورچه و یک زرافه باهم ازدواج می کنند شب عروسی مورچه گم می شه بعد از یک هفته پیداش می شه بعد زرافه بهش می گه : این همه مدت کجا بودی ؟ مورچه می گه : تو راه بودم که بیام بوست کنم

 غضنفر میرسه تهران از اتو بوس ترمینال پیاده میشه.چشماش بیه دختر خوشگلی میخوره میره طرف دختر می گه: ببخشید خانم دوست دختر میگن شمااید؟

غضنفر جوراب می خره اندازش نمی شه جلوش پنبه میزاره

 از سه تا كلاغ میپرسندكه چرا قیافاتون كجو كوله شده؟اولی میگه: اون درختامیبینی؟یه كرم روش بود اومدم بخورمش خوردم به درخت.دومی میگه اون درختو میبینی؟یه بچه گربه روش بود اومدم چنگش بزنم خوردم به درخت.سومی میگه اون درختو میبینی؟من ندیدم.

 یه روز غضنفر میره جلوی اینه میگه چقدر قیافه طرف اشناست خوب كه فكر میكنه میگه اها فهمیدم همون پدرسوخته ای كه دیروز تو ارایشگاه یه ساعت به من زل می زد.

از دختره می پرسن شوهر چند حرف داره؟ میگه اگه پیدا بشه حرف نداره

بهترین بازی های ایرانی: ۱ دختر بازی ۲ نامزد بازی ۳ خانوم بازی ۴ دودره بازی ۵ امپول بازی ۶ زبون بازی ۷ اس ام اس بازی

بیشتر مردها ۲ آرزوی بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشین برای فرار از خونه

از قزوینیه میپر سن FBI یعنی چی ؟ میگه فدراسیون بچه بازان ایران

 توی قزوین قیمت یک ساعت بازی بیلیارد ۱۵۰ تومان است ولی قیمت یک ساعت تماشای بازی بیلیارد ۳۵۰۰ تومان!

اگه 8 لایه ایزوگامت كنن،باز هم معرفت از سروروت می چكه000


نويسنده حسین

 


جوک جدید
ارسال شده در چهار شنبه 1 تير 1390برچسب:, - 16:45

دوتا غضنفر تصميم ميگيرن فارسي صحبت كنن اولي ميگه پاشو دومي نميپاشم اولي جواب ميده نگو نميپاشم بگو پاشيده نمي شوم.

تركه ادعای پیغمبری میكنه . بهش میگن خوب كتابت كو ؟ میگه ، فعلا جزوه میگم بنویسید تا بعد ...!!!

يارو تلويزيون رو روشن ميكنه  كانال 1: قرآن.  كانال 2: قرآن.  كانال 3:قرآن.  كانال 4: قرآن.  كانال 5: قرآن. پا ميشه تلويزيون رو ميبوسه ميذاره رو طاقچه!

يه تركه موبايل ّاسم نويسي ميكنه!بعد ميگه خدا كنه نوكيا در بياد.حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!

 

 


نويسنده حسین

 


جوک روز
ارسال شده در شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, - 19:26

تقويم تاريخ:
پانصد سال پيش در چنين روزي روميان سنگ توالت را اختراع كردند و پنجاه سال بعد ايراني ها با گذاشتن سوراخي در ته آن، آن را تكميل نمودند
------------------------------------------------------------

اين مال 22 بهمنه (كه با تاشورا عاشورا و جريان انرژي هسته اي همزمان شده بود):
از تركه مي پرسن مناسبت اين 4 روز تعطيلي چي بود؟ مي گه والا، مثل اينكه شهادت امام حسين و 22 تن از يارانش به دست صدام صهيونيست و همچنين روز 72 بهمن روز پيروزي انقلاب در صحراي كربلا و فرار يزيد خائن از ايران!
-------------------------------------------------------

يه روز اصفهانيه تو مسابقات رالي شركت ميكنه وسط راه مسافر سوار مي كنه!!!
------------------------------------------------------

تركه مي ره خونه بخره آقاهه يه خونه بهش نشون مي ده مي ده اين خونه استخر داره، جگوزي داره...تركه مي گه: عجب! ما قبلا همين طوري ول مي داديم! حالا ديگه جاشم مشخص كردن؟
----------------------------------------------------------------


تركه با يك سرهنگه سوار هواپيما ميشن تركه رو به سرهنگه مي كنه ميگه ببخشيد شما گروهبانيد؟ سرهنگه ميگه نه تركه همين سوال رو چند بار مي پرسه. آخر سرهنگه خسته ميشه ميگه بله بابا من گروهبانم تركه ميگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشيدي؟

------------------------------------------------------------
غضنفر مسجد مي سازه، هر كاري مي‌كنه مي‌بينه كسي نمياد اونجا نماز بخونه! يه تابلو ميزنه رو سردر مسجد و مي‌نويسه: نماز صبح، يك ركعت، بدون وضو!
----------------------------------------------------------------
 


نويسنده حسین

 


کار درست ترین لطیفه ها برای بچه های ایران زمین
ارسال شده در جمعه 20 خرداد 1390برچسب:, - 13:12

ببخشید

اولی: ببخشید با حرف هایم سر شما را درد آوردم.
دومی: نه اختیار دارید، من حواسم جای دیگری بود!

  • لطیفه های کوتاه

    به غضنفر ميگن: دوست داري بابات بميره ارثش به تو برسه؟
    ميگه: نه، دوست دارم بکشنش تا ديه هم بگيرم!

  • لطیفه های کوتاه

    از يارو مي پرسن "دگرگوني" يعني چي؟ ميگه يعني اين گوني نه ، يک گوني ديگه!

  • لطیفه های کوتاه

    به یکی می گن با مخابرات جمله بساز!  میگه: مخا برات برقصم!

  • لطیفه های کوتاه

    یارو میره تو یه کتابفروشی …. میگه: وولک پوستر مو رو داری ؟  کتابفروش میگه: نه! طرف می گه: وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!

  • لطیفه های تاریخ گذشته

    روزی عقابی خسته داشت پرواز میکرد که ناگهان گنجشکی میره طرفش میگه: کاکا وسعت پر رو حال میکنی؟ عقابه میگه: برو حوصلتو ندارم! گنجشکه بازم پیله میکنه میگه: کا وسعت باله رو حال میکنی؟ عقابه بازم میگه: بروحوصلت و ندارم و گرنه میام یه کاری میکنم پرات بریزه! گنجشکه میگه: مردی بیا! عقابه میره طرف گنجشکه میزنه پراشو میروزنه گنجشکه در حال افتادان میگه میگه کا هیکل و حال میکنی!

  • لطیفه های کوتاه

    یارو ماشینش قفل میشه.

    بنده خدا میره میگرده دوساعت سه ساعت بعد یک قفل ساز پیدا می کنه میاره بعد به زن و بچش با کمال شرمندگی میگه:تا من رفتم و برگشتم تو ماشین حوصلتون که سر نرفت؟

  • لطیفه های کوتاه

    وقتی کسی ناراحتت می کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی! اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه که دستت رو دراز کنی و بزنی پس کلش!

  • لطیفه های کوتاه

    از یارو می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟ می گه :First And Under !!!

  • لطیفه های کوتاه

    جشنواره فيلمهاي ايرانسل: من ترانه ديگه شارژ ندارم، در جستجوي آنتن، چند ميگيري اس.ام.اس ندي؟؛ شبا آنتن نميده آيدا

نظر یادتون نره.


نويسنده حسین

 


جاسم
ارسال شده در جمعه 20 خرداد 1390برچسب:, - 12:49

 

به جاسم ميگن نظرت در مورد ازدواج چيه ؟
میگه : به نظر من ازدواج بايد فاميلي باشه. ميگن چرا ؟
میگه : چون تمام خانواده ما ازدواج فاميلي كردند. مثلا داييم زن داييمو گرفته، عموم زن عمومو گرفته ...


نويسنده حسین

 


چرت و پرت درجه یک
ارسال شده در پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, - 1:3

 

غضنفر کارخونه ی سوسیس کالباس میزنه ، رو بسته بندی محصولاتش مینویسه : تهیه شده از گاو تازه !!!

******************

غضنفر اینا از قرنها پیش با فناوری نانو آشنا بودند !

نانو خیار ، نانو گوجه ، نانو رب ، نانو هندوانه

نانو خربزه ، نانو ماست ، نانو آبدوغ ، نانو بادمجان !

و همچنان پیشرفت ادامه دارد !

******************

به غضنفر میگن اسب تندتر میتونه بدوه یا خر؟
میگه تعریف از خودم نباشه خر.

******************

غضنفر رئیس فدراسیون شطرنج میشه ۵تا قانون میذاره

۱. اسب نمیتونه فیل رو بزنه چون فیل قویتره !

۲. خر هم باید بازی کنه !

۳.خر میتونه همه رو بزنه !

۴. هیچکی نمیتونه خر رو بزنه !

۵. اصلا خر شاهه

******************

قبض آب غضنفر زیاد میاد

به بچه هاش میگه ، فردا که رفتم پرینت آب رو گرفتم

معلوم میشه کی هی میره دستشویی !!

******************

شب عروسی غضنفر بهش میگن بابات مُرد

میگه : حالا این مسخره بازیای بابامو ببینا !

******************

غضنفر شب قبل از خواستگاری زنگ میزنه به دختره میگه :

الو ! سوالای فردای بابات رو نداری ؟؟

******************

یارو خسیس تصادف کرده بود وسط خیابون نشسته بود میزد تو سرش می گفت ماشینم داغون شد! بدبخت شدم خاک تو سر شدم…افسر رفت بهش گفت بدبخت اینقد حرص ماشینتو میزنی نفهمدی دست چپت از مچ قطع شده…یارو یه نگاه به دستش کرد گف:یاحضرت عباس ساعتم……!

******************


نويسنده حسین

 


جوک
ارسال شده در چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, - 22:3

پرگاره مست میکنه، مستطیل میکشه !!

-----------------------------------------------------------------------------------

به لره میگن: با بید جمله بساز. میگه: در خانه ما یک بید بید! میگن: اون بید نیست بوده.

میگه: آهان باشه، در خانه ما یک بود بید!!!

----------------------------------------------------------------------------------

لره داشته تو لس‌آنجلس قدم میزده، یهو داریوش رو میبینه، بدو بدو میره جلو،

میگه: سلام آقا داریوش! داریوش میگه: سلام هموطن!

لره کف میکنه، میگه: اووو ! عجب کیفیتی!

---------------------------------------------------------------------------------

لره دوزاری سیاه پیادا میکنه، میره تلفن عمومی گوشی رو برمیداره

میگه: الو آفریقا !!!
 

 

--------------------------------------------------------------------------------



 

یه ابادانیه میخواست فرار کنه خارج ولی راهشو بلد نبود

رفت لب مرز دید بعضی ها میرن تو پوست گوسفند و از مرز عبور می کنن

خوشحال شدکه راهشو پیدا کرده.

رفت نزدیک مرز و رفت تو پوست یه گوسفند همینکه رسید به مرز پلیس دستگیرش کرد

وبه زندان انداخت.از پلیسه پرسید: این همه ادم رفتند تو پوست گوسفند واز مرز عبور کردند

چطور شد که شما فقط منو دیدی؟

پلیسه گفت : اخه عزیز من کدوم گوسفندیه که عینک دودی میزنه؟

-----------------------------------------------------------------------------------

یه روز از یه پایین شهری می پرسن "زن ذلیلی" یعنی چی؟

میگه: همونیه که بالا شهریها بهش میگن تفاهم

----------------------------------------------------------------------------------

ملا نصرالدین خرش رو گم کرده بود و داشت خدا رو شکر میکرد

ازش میپرسن: ملا چرا داری اینقدر شکر میکنی؟

ملا میگه: خدارو صد هزار مرتبه شکر من سوار خر نبودم

وگرنه الان خودم هم با اون زبان بسته گم شده بودم

---------------------------------------------------------------------------------

یه خانم و آقای قمی ازدواج می کنن اسم بچه شونا میذارن قم قمی !!!


 


نويسنده حسین